یادواره دومین سالگرد حبس مسئولین جامعه بهاییان ایران

تیک تاک ..... تیک تاک ..... ثانیه ای پس از ثانیه ای دیگر .

آیا زمان تاب باز ایستادن دارد ؟ نه !

تیک تاک ..... تیک تاک ..... چند ثانیه دیگر نیز گذشت .

آیا زمان توان بازگشتن دارد ؟ نه !

تیک تاک ..... تیک تاک ..... همچنان دارد می گذرد .

آیا زمان نمی تواند قدری سریعتر بگذرد ؟ نه !

تیک تاک ..... تیک تاک ....... باز هم مثل قبل می گذرد .

آیا زمان برای همه این گونه می گذرد ؟ نه !

تیک تاک ..... تیک تاک ...... و باز هم تیک تاک .................

دیوار و دیوار و دیوار و ..........

یعنی الآن ساعت چند است ؟ صبح شده ؟ ظهر است ؟ دارد شب می شود ؟ نمی دانم !

تیک تاک ..... تیک تاک ......

چه مدتی گذشته است ؟ یک سال ؟ یک ماه ؟ یک روز که حتماً گذشته است ؟ نمی دانم !

تیک تاک ..... تیک تاک .....

من ! اینجا !

تا کی ؟ نمی دانم !

تیک تاک ...... تیک تاک ......

حال که زمانه رحم ندارد آیا زمان هم نمی خواهد رحم کند ؟

تیک تاک ..... تیک تاک ......

تیک تاک ..... تیک تاک ......

تیک تاک ..... تیک تاک ......

تیک تاک ..... تیک تاک ......



آخیش !

"او" آمد و حالا دیگر "من" رها شده است !

روز . ماه . سال . قرن ......

مگر برای "او" فرقی هم می کند ؟

قطعاً تحمل "او" دیگر قابل سنجش نیست .

پس بگرد تا بگردیم

تیک تاک . تیک تاک . تیک تاک . تیک تاک . تیک تاک ..........



تقدیم به همه کسانی که تن ها را رها کرده اند و تحمل می کنند آنچه را که هیچ تنهایی نمی تواند تحمل کند .



هیچ نظری موجود نیست: