نظر یک خواننده وبلاگ

نظرات یک خواننده وبلاگ
با سلام

مطلبی که در مورد بهاییت گذاشته بودید شاید باور کردنی باشد اما این مطلب که در مورد مسیحیت گذاشته اید غیر قابل باور است زیرا در قانون اساسی کشور ما آمده است که سایر ادیان الهی که مسحیت جزو آنان است در حدود قانون اساسی می توانند اعمال دینی خود را انجام دهند ولی از آنجاییکه بهاییت دینی الهی نیست و ساختگی میباشد هنوز نتوانسته جواز دینی خود را بگیرد و این به این معنی نیست که هر بهایی را باید دستگیر کرد خیر به این معنی است که یک اصل و قانون اسلامی کامل وجود دارد که می گوید کسی که در زمین فساد کند بسته به نوعش باید مجازات شود.در ضمن منابعی هم که برای مطالب درج میکنند مورد تایید و قبول نیست و یا اصلا منبع ندارد.
ایرادی که همیشه من در این شبکه های چه تلویزیونی چه اینترنتی چه ماهواره ای که به هر منظور مخالفتی با اسلام و دین و یا جمهوری اسلامی می کنند می بینم این است که کامل موضوع را نقد بررسی نمی کنند و کامل بیان نمی کنند و فقط آن قسمت را که مایل باشند و به نفعشان باشد را بیان می کنند مثلا میگویند بهایی را دستگیر کردند دیگر نمی گویند چرا؟ شاید دزدی کرده باشد شاید قتل و صرفا چون بهایی است و یا مسیحی است نباید آنرا دستگیر کرد که امکان دارد به حقوق بشر بر بخورد! اما این حقوق بشر کجاست که مردم بیگناه عراق و فلسطین و لبنان را نجات دهد. آیا شما معنی تروریست را میدانید؟ در جامعه ی جهانی امروز تروریست از معنای خود خارج شده است و این معنی را گرفته است که هر کس با آمریکا نباشد و بر روی کارهای او صحه نگذارد و یا مخالفت بکند تروریست است(به اعتراف مقامات آمريكايي ) و حالا شما چه خواسته چه ناخواسته چه دانسته چه ندانسته دارید به آمریکا خدمت میکنید و آن معنا را گسترش میدهید.
در بحث بهایی ها هم این نکته را ذکر کنم که امروز بهاییت خرج های کلانی میکند برای ترویج دین خود برای مثال میتوان به ایجاد فروشگاههایی با نام بهاییت با تخفیفهای بالای 5 هزار تومانی یا سلمانی رایگان به نام بهاییت و یا استفاده از فقر در روستاها برای ترویج بهاییت که این خود نوعی فسادلارض میباشد(آيا به نظر شما در اين ركود اقتصادي و تورم و فقري كه در جامعه رايج شده است اين بهاييان از كجا مي آورند و اگر ساپورت مالي نداشته باشند كه نمي توانند اين همه بخشش كنند؟) و یا در مورد مسیحیت هر چند که مسیحیان در این کار دست نداشته اند و مطمئنا دست های صهیونیسم در کار است در همین روستاهای اطراف شهر ما به بسیاری از روستاییان پول داده بودند که مسیحی و یهودی شوند آیا شما به این میگویید آزادی فکر و اندیشه؟ كه با استفاده از فقر و بي پولي مردم را به سوي بهاييت مسيحيت و يا يهوديت كشيد؟ و این قرآن است که در بدو نزول فرمود : لا اکراه فی الدین یعنی در دین هیچ اجباری نیست براستی بهترین قانون حقوق بشر اسلام است.

جنبش برابری حقوق انسانی

آنچه در بالا آمده حاصل تفکری است که دین را از حوزه یک اعتقاد قلبی و رابطه شخصی بین انسان و مبدا هستی خارج کرده و آنرا به سطح یک ابزار قدرت ، تنزل داده است . چرا که زمام دین در دست حاکمان و سیاستمداران است و آنها هستند که تعیین میکنند چه اعتقادی را باید دین نامید و چه اعتقادی دین نیست ! اگر کسی به اصول خود ساخته آنها انتقاد کند و یا اینکه نخواهد به رنگ آنها در بیاید خلاف دین و آیین خدا رفتار کرده و وجودش جایز نیست !

در چنین نظامی جلوی جریان آزاد اطلاعات و خبر گرفته میشود تا مبادا از نفوذ و اقتدار حکومت کاسته شود چرا که آگاهی سبب روشن بینی است و روشن بینی به گزینش بهتر منجر میشود .  در یک نظام انحصاری هیچ گاه کسی به فکر مخاطب نیست بلکه در یک نظام رقابتی است که همه درصدد جلب نظر مخاطب هستند و در نهایت آنکه بهتراست پیروز میشود .

چنین نظام انحصار طلبی هر کذبی را به اسم حقیقت منتشر میکند ؛ دریغ از آنکه یک بار به یک عقیده متفاوت اجازه مطرح شدن بدهد . هر کس را که به رنگ آن در نیاید به جرم آمریکایی و اسرائیلی بودن از میان برمی دارد .

به جوان ایرانی که میخواهد اعتقاد قلبی خود را داشته باشد اجازه ورود به دانشگاه را نمی دهند ، اموال هر ایرانی که دست از اعتقاد قلبی خود بر نمی دارد را به زور میگیرند ، هر ایرانی با اعتقاد قلبی متفاوت را از بسیاری از شغل ها محروم میکنند ، هر ایرانی را که بر اعتقاد قلبی خود پایبند است را زندان و اعدام میکنند ، آیا اینها معنی لا اکراه فی الدین است ؟

مگر نه این است که همه دنیا دروغ میگویند ؟ بیایند و یک بار هم که شده این دروغ را به طور مستدل ثابت کنند . بگویند این فرد را که شما از او دفاع می کنید دزد است ، قاتل است ، زنا کرده است و یا اینکه بر اساس این اسناد محکم جاسوس است و به او هم اجازه دفاع بدهند !

ایشان منابع خبری ما را قبول ندارند ولی هر کذبی را به اسم حقیقت منتشر می کنند حال باید به ایشان توصیه کرد که اگر می خواهند بدانند بهایی در این اوضاع اقتصادی چگونه زندگی می کنند ، مدتی با آنها زندگی کنند تا دریابند که رمز امکان زندگی بهاییان در این شرایط اول قناعت است و بعد اتحاد . جامعه بهایی امکان اسراف کردن و خرج کردن بی حساب را ندارد که بخواهد برای تبلیغ دین خود به وسایط مادی متوصل شود .

هیچ ایرانی که خون ایرانی در رگ هایش جریان دارد حاضر نیست یک وجب از وطن مادری را به بیگانه بدهد که برای چند روزی بیشتر بر آن قدم بگذارد و به ایرانی بودن خود افتخار کند ولی ایرانی در طول تاریخ ثابت کرده با آغوش باز پذیرای آرا و عقاید دیگران است و هیچ اعتقادی را طرد نکرده و نمیکند و هر چند در طول تاریخ ابعاد سرزمینی او را تغییر داده اند ولی این خوی و منش وی از هر گزندی محفوظ مانده است .

حال ، آیا ما هنوز ایرانی هستیم ؟ پس چگونه است که حتی تحمل هموطنان خود را هم نداریم ؟

(نقل از وبلاگ سابق)

 


هیچ نظری موجود نیست: