دشمنی چیست و دشمن کیست 2

مهر سرچشمه ی آفرینش است.مهر مایه ی پیوند و دشمنی مایه ی جدایی است. مادامی که اجزای تشکیل دهنده ی هر جسم یا موجودی به یکدیگر مهر و جاذبه دارند، آن جسم یا موجود برقرار است ولی به محض آنکه دوستی و پیوند میان اجزا قطع گردد،ویرانی وتجزیه آغاز می گردد.

ما انسانها اجزای عالمیم.تا زمانی که به تمام همنوعانمان بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و آیین و ملیت، بیدریغانه مهربورزیم، دنیایی زنده و دلپذیر خواهیم داشت و در غیر این صورت...

رضای پروردگار در دوستی آدمیان است اما افسوس که من گاهی رضای خود را بر رضای پروردگار ترجیح می دهم . منافعم مرا به این انتخاب نابجا می کشاند و آگاهانه یا ناخودآگاه دیو و ددی می شوم که مولانا از زبان دیوژانس فرموده:

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزو  ست

حکیم سنایی هم در شعری زیبا آب پاکی را بر دستانم ریخته است:

با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست

یا رضای دوست باید یا رضای خویشتن

هرگاه آیه ی جانانه ی" خلق الا نسان من علق" را زیارت می کنم،با خود می گویم شاید این علق برگرفته از مصدرع َلَ قَ باشد که به معنی علاقه و دوست داشتن است چون چهار بار دیگر نیز در قرآن کریم این کلمه به صورت علقه و به همین معنا آمده است." خداوندی که انسان را از مهر و علاقه آفرید".

ما می توانیم بر دوستیهایمان بیفزاییم. سوء تفاهم ها را از وجودمان خانه تکانی کنیم . از تقلید ویرانگر بپرهیزیم و کلام شیرین حقیقت را بدون آنکه به شخص بیان کننده اش بنگریم، بپذیریم. روی یکی از بیل بوردها، سر چهار راهی، بیانی از حضرت علی وجودم را نواخت. فرموده اند: نبین که می گوید، ببین چه می گوید.بیاییم با دوستیها، نابرابریها را از دنیای زیبایمان بزداییم.

(نقل از وبلاگ سابق)

 


هیچ نظری موجود نیست: