سوگنامه

آیا با انبوه خبر مرگ انسانها که در رسانه ها پخش و منتشر میشود هنوز هم آنقدر حس ترحم و نوع دوستی در ما باقی مانده که از شنیدن خبر های ناگوار ی مانند مرگ یک عده انسان متاثر شویم ؟ امیدواریم چنین باشد . مرگ یک انسان چه در اثر تصادف رانندگی و چه بر اثر حمله انتحاری یک نفر از اهالی بهشت و یا بواسطه قهر طبیعت مهربان ، همه یعنی از دست رفتن فرصت هایی است که در بودن آن انسان برای بقیه ما انسانها می توانست فراهم شود . فرصتی برای تمرین تحمل دیگران ، فرصتی برای عشق ورزیدن و دوست داشتن و فرصتی برای رسیدن به علت وجودی خودمان .
ما در مرگ جمعی از هموطنان مان اندوهگین هستیم و برای آمرزش آنها دعا خواهیم کرد ولی آنچه اندوه ما را دوچندان میکند وجود شایعات و اتهامات گوناگونی است که در غیاب خبر رسانی شفاف و حقوق انسانی برابر ایجاد میشوند .
همه ما نیک میدانیم که از خطا در امان نیستیم و هر کس از طریقی به دام خطا می افتد ، پس قضاوت در مورد خطای دیگران شایسته ما نیست و قضاوت کلاً مختص ذات الهی است . ولی هیات اجتماع می تواند با کمک قانون در مقام قضاوت برآید ، آن هم مشروط به وجود قوانین انسانی و کاملاً بی طرف .
با این وصف جای تعجب دارد که ما انسانها به هر دلیل ، خود را در جایگاه حق قرار داده دیگران را محک میزنیم و گاهی به حدی در غصب این مقام اصرار می ورزیم که جان انسانها برایمان بی ارزش میشود و حتی از نابود کردن شخصیت دیگران ابایی نداریم و نمی خواهیم فرصت دفاع را هم به آنان بدهیم .
پس ای خداوند به ما بصیرتی بده تا هر انسانی را شعاعی از وجود تو بدانیم و همان حرمتی را که برای تو قایلیم برای بندگان تو هم قایل باشیم و به همه ابعاد وجودی انسانها احترام بگذاریم .
(نقل از وبلاگ سابق)

هیچ نظری موجود نیست: